• 1395/08/08 - 09:04
  • - تعداد بازدید: 720
  • - تعداد بازدیدکننده: 17
  • زمان مطالعه : 2 دقیقه
روز نوجوان گرامی باد

🔸۸ آبان سالروز شهادت محمدحسین فهمیده فهمیده ۱۳ ساله بود؛ اما امام خود را میشناخت، دشمن خود را میشناخت، اهمیت وجود خود را هم می شناخت و رفت این سرمایه را تقدیم عزت کشور و آینده انقلاب کرد.

24182.jpg

۸ آبان  سالگرد شهادت محمد حسین فهمیده است. به همین مناسبت امروز به عنوان روز بسیج دانش آموزی نامیده شده است . بسیج دانش آموزی نهادی است  برای تحقق منویات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران مبنی بر تشکیل ارتش بیست میلیونی . این نهاد ، در جهت زنده نگهداشتن اندیشه بسیجی و همچنین ترویج روح ایثارگری آنان در میان دانش آموزان تلاش می کند.


زندگینامه


محمدحسین فهمیده در اول اردیبهشت ۱۳۴۶ در شهر قم متولد شد.


در سال ۱۳۵۲ در دبستان روحانی قم مشغول به تحصیل شد.


سال تحصیلی به آخر رسیده بود. بوی تابستان می آمد. محمد حسین با معدل عالی قبول شده بود. در سال ۱۳۵۶ به کلاس اول راهنمایی مدرسه حافظ قم رفت.


در سال‌های ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ به پخش اعلامیه‌های رهبر کبیر انقلاب مبادرت می‌ورزید و در زمستان سال ۱۳۵۷ نیز در تظاهرات انقلاب اسلامی شرکت نمود.


در ۱۲ بهمن سال ۱۳۵۷ موفق به دیدار مقام معظم رهبری شد.


آنها شهر قم را دوست داشتند ولی رفتن به تهران برایشان رویایی شیرین بود. دیدن خانة جدیدشان در کرج همه را خوشحال کرده بود.


روزی که برای اولین بار به مدرسه راهنمایی «خیابانی» کرج قدم گذاشت، به خود نهیب زد: همه بچه‌ها دوست تو هستند! هیچ کس غریبه نیست!»


آقای ناظم و معلم‌ها فرمان امام دربارة تشکیل بسیج را توضیح می‌دادند. محمد حسین و داوود روز ورود امام به وطن (۱۲ بهمن) را به یاد می‌آوردند.


حسین! ده روزی که نبودی کجا بودی؟ آموزش جنگی هم آموزش رزمی، هم آشنایی با اسلحه و محیط و این طور چیزها.


پدر سرد و بی‌روح، پسرش را بوسید و تسلیم رفتن او شد.


محمد حسین همراه بچه های پایگاه مقاومت و داوطلب‌های دیگر به جبهه اعزام شده بود. برای فرمانده سخت بود که مغلوب محمد حسین شود. با هیچ حساب و کتابی نمی‌توانست حرف او را بپذیرد. با حرف‌هایی که می‌زد بچه‌ها فهمیدند که او از یک جنگ چریکی موفق برگشته است. همه فکر می‌کردند. بعد از نشان دادن آنهمه دلاوری و جسارت چاره‌ای جز موافقت با خواستة او نیست.


محمد حسین و نوجوانی دیگر به خط مقدم اعزام شدند؛ محمد حسین و محمد رضا شمس.


در میان صفیر گلوله‌ها، انفجار خمپاره‌ای محمد حسین و محمد رضا را از جا پراند. چند روزی در بیمارستان ماهشهر بستری شدند. محمد حسین و محمد رضا هم خسته از تحمل محیط بیمارستان بی‌صبرانه به خرمشهر بازگشتند. بار دیگر فرماندهان باید جثه لاغر و نحیف محمد حسین را محک می‌زدند.


محمد حسین به همراه رزمندگان دیگر در آخرین لحظه‌ها به استقبال کسانی رفتند که تازگی عقب نشسته و آماده می‌شدند تا با توان بیشتری به میدان برگردند.


ناگهان محمد حسین آهی سرد از اعماق دل کشید. یک پای محمد حسین به فرمان او نبود اما پیش‌ می‌رفت. تانک‌ها به چند قدمی او رسیده بودند. نارنجکی را که در مشت گرفته بود از ضامن آزاد کرد. بعد خم شد و نارنجک را روی جیب نارنجک‌ها فشرد. و بی‌درنگ خود را زیر شنی تانک انداخت.

  • گروه خبری : امور فرهنگی,اطلاعیه و مناسبتهای دانشجویی فرهنگی
  • کد خبر : 5187
  • لینک کوتاه : https://medsab.ac.ir/ZZY7
کلمات کلیدی

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید

آدرس دانشگاه

سبزوار، خیابان اسدآبادی، سازمان مرکزی دانشگاه علوم پزشکی

شماره تماس

051-44011000

کدپستی

9613873137

پست الکترونیک

info@medsab.ac.ir

سامانه پیامکی

500044011078

بازدید این صفحه: 16
بازدید امروز: 14619
کل بازدید: 1457429
بازدید کنندگان آنلاین: 40
آخرین بروزرسانی: 1404/09/01 11:31